امام حسين محور وحدت شيعه و سني

ساخت وبلاگ
گفت و گوي كيهان با حجت الاسلام محمد صحتي سردرودي / نويسنده عاشورا پژوه امام حسين (ع)، محور وحدت شيعه و سني 


    فرا رسيدن اربعين حسيني بار ديگر بستر مناسبي را فراهم كرد تا پيرامون موضوع مهم تحريف زدايي از چهره تابناك حادثه عاشورا و ضرورت تبيين محكمات آن و نيز نحوه استفاده از پتانسيل عظيم اين واقعه جاويد براي ايجاد همدلي و وحدت ميان مسلمانان در سراسر جهان با حجت الاسلام محمد صحتي سردرودي به گفت و گو بپردازيم.
    حجت الاسلام سردرودي در طي ساليان متمادي تحقيقات گسترده و ارزشمندي پيرامون تحريفات عاشورا به عمل آورده و حاصل آن تاليف چندين جلد كتاب بوده است كه از جمله آنها كتاب «عاشورا پژوهي و تحريف شناسي عاشورا» در 2 جلد است كه به عنوان پژوهش برتر سال از سوي انجمن دين پژوهان برگزيده شده است. همچنين كتاب «غديريه هاي فارسي» وي در سال 79 به عنوان كتاب سال ولايت انتخاب گرديد.
    وي هم اكنون از پژوهشگران كتابخانه مرحوم آيت الله مرعشي نجفي مي باشد. اينك متن گفت و گو از نظر خوانندگان عزيز مي گذرد.
    ¤ اكنون كه در آستانه اربعين حسيني قرار داريم مايلم به عنوان اولين سؤال درباره جايگاه و اهميت و تأكيدات فراوان بر اربعين و عدد چهل در فرهنگ ديني توضيح دهيد.
    - در رابطه با اربعين حرف و حديث زياد است مسلما رمز و رازي در اين واژه وجود دارد. اربعين واژه اي است كه در متون ديني ما و بخصوص قرآن و در حيطه هاي مختلف كارآيي دارد مثلا مناجات حضرت موسي در قرآن در چهل روز تكميل شده (سوره اعراف، آيه 142)، در عرفان، در ديوان حافظ، در احاديث بسيار درباره جايگاه و تقدس عدد چهل سخن فراوان به ميان آمده است از جمله: «اگر كسي 40 شبانه روز براي خدا اخلاص بورزد، چشمه هاي حكمت از قلبش بر زبانش جاري مي شود.»
    به قول حافظ:
    كه اي صوفي شراب آن گه شود صاف
    كه در شيشه بماند اربعيني
    ¤ درخصوص اربعين حسيني و فلسفه شكل گيري آن بفرمائيد و اينكه از چه زماني اربعين آن حضرت مطرح شد و چرا براي پيامبر و ساير ائمه(ع) مسئله اربعين مطرح نشده و تنها اين موضوع براي امام حسين(ع) وارد گشته است؟
    - در متون روايي و حديثي درباره اربعين شهادت امام حسين و مخصوصا زيارت اربعين تأكيد زياد شده تا آنجا كه گفته اند از علائم مومن زيارت اربعين امام حسين(ع) است.
    متن زيارتنامه اربعين بسيار پربار و آموزنده است، حتي در جايي در باره اهداف امام حسين عليه السلام و شهادتش در زيارت اربعين مي گويد: «امام حسين عليه السلام جان و خونش را در راه خدا داد تا بندگان خدا را از جهالت و ناداني، و حيرت گمراهي نجات دهد.»
    روز چهلم براي امام حسين با زيارت جابرابن عبدالله انصاري صحابي پرآوازه پيامبر(ص) كه به همراه دانشمند معروف عطيه عوفي كه از محدثين و تابعين به نام بوده شكل گرفته است. اين دو بزرگوار روز چهلم شهادت امام حسين(ع) سر مزار حضرت مي رسند و زيارت امام را به جا مي آورند از آن روز اين اربعين به عاشورا مرتبط شد.
    ¤ اما در برخي نقل ها وارد شده كه علت شكل گيري اربعين به خاطر بازگشت اسراي اهل بيت به كربلا پس از چهل روز و عبور آنان از كنار مزار شهدا بوده، آيا چنين استدلالي صحيح است؟
    - خير اين ممكن نيست. اين رويداد با وقايع تاريخي كه در شام و كوفه و عراق اتفاق افتاد سازگاري ندارد، خانواده شهيدان كربلا، بيش از 45 روز فقط در خرابه شام زنداني بودند، سال اول در عرض چهل روز اين همه اتفاقات و رفت و آمدها محال است كه صورت گيرد، محال است كه در سال اول خانواده امام حسين(ع) در خلال چهل روز مسير طولاني كربلا، كوفه و شام را طي كنند و سپس به سر مزار آن حضرت در كربلا بازگردند.
    در تاريخ و متن هاي روايي حتي آن متن هايي كه زيارت اربعين را نقل كرده اند گفته نشده كه خاندان امام در سال اول روز اربعين بر سر قبر امام رسيدند. تنها يك نفر آن هم سيدبن طاووس در لهوف چنين حرفي زده بود اما همان سيدبن طاووس با گذشت زمان و در كتابي كه بعدها با عنوان مصباح الزائر و اقبال الاعمال كه كتابي معتبرتر از لهوف است نوشته در آنجا سخن قبلي خود در لهوف را پس گرفته و گفته كه رسيدن خانواده امام در روز اربعين سال اول به كربلا ممكن نيست و بعيد است.
    حال اگر بعدها كساني پيدا شده اند و اين حرف را پي گرفته اند و گفته اند كه اين رويداد در همان سال اول بوده است، راه به جايي نبرده اند كه ما همه را به دقت مطالعه كرده ايم.
    ¤ با توجه به اينكه حضرتعالي در مورد تحريفات واقعه كربلا تحقيقات وسيعي انجام داده ايد بفرمائيد چه انگيزه هايي شما را به تحقيق در اين خصوص سوق داد؟
    - عاشورا و امام حسين محدود به يك قوم و ملت و كشور و مذهبي نمي شود. عاشورا ميدان تعارض اخلاق با غيراخلاق و انسانيت با توحش است. در عاشورا، انبياء در يك صفند و اشقياء در يك صف ديگر، عاشورا نماد نزاع حق و باطل است. در اين نزاع كه هميشه بوده و خواهد بود، امام حسين و اصحاب او رفتار، كردار و گفتاري دارند كه براي هركس كه جانب دار حق است لازم است امام حسين را در اين نزاع بشناسد و به عنوان پيشوا از او بياموزد.
    اما در مورد انگيزه ها بايد گفت ما در شرايطي بوديم كه از روز اول زندگي با نام امام حسين(ع) بزرگ شديم، شايد شش سالم بود كه هم سالان خودم را جمع مي كردم و به نام امام حسين هيئت راه مي انداختم، از آن سال اشعار عاشورايي را حفظ كردم بعد كم كم به مساجد و هيئت ها راه يافتم و جواني و نوجواني خود را به همين طريق گذراندم. پس از ورود به حوزه و پايان تحصيلات، از سال 70 وارد حيطه تحقيق و نويسندگي شدم، در آن زمان با خود انديشيدم كه بيشترين بخش عمرم، درراه امام حسين(ع) و عاشورا بوده است و لذا با خود گفتم كاري انجام دهم كه بيشترين سرمايه ام در آن كار بوده، و لذا از 12 سال پيش قدم در عرصه تحقيق در مورد امام حسين(ع) گذاشتم. دليل ديگر اين انتخاب اين بود كه امام حسين(ع) شخصيتي است كه هر انساني در هر ملت و قوم و آئيني طالب است كه از او بيشتر بشنود و بخواند.
    امام حسين جاذبه اش روز به روز بيشتر و بيشتر مي شود و لذا اين انگيزه اي شد تا به اين تقاضا پاسخ بدهم. درخصوص تحريفات هم بايد بگويم من وقتي وارد حيطه حماسه عاشورا شدم ديدم كه اين حيطه نياز به غربال كردن دارد، چرا كه در عرض 13 قرن گذشته چيزهايي به فرهنگ و ادبيات و تاريخ و احاديث و اخبار و روايات عاشورا اضافه شده و حتي اين افزوده ها در جاهايي در محكمات عاشورا غلبه كرده است و براي اينكه به حقايق و محكمات زندگي امام دست بيابم لازم بود غربالي صورت گيرد، لذا شروع به تهذيب اخبار، تاريخ و احاديث عاشورا كردم و در اين يكي دو سال كم كم وارد فرهنگ عاشورا شده ام.
    ¤ تاكنون چه آثار و تأليفاتي در زمينه تحريفات عاشورا به رشته تحرير درآورده ايد؟
    - تا آنجا كه به خاطر دارم تاكنون هشت كتاب درباره عاشورا و امام حسين(ع) منتشر كرده ام به نام هاي: سيماي كربلا حريم حريت، چهل حديث كربلا، شهيد فاتح در آينه انديشه، مقتل الحسين به روايت شيخ صدوق، تحريف شناسي عاشورا و عاشوراپژوهي با رويكردي بر تحريف شناسي تاريخ امام حسين(ع). قبل از آن هم كتابي داشتم به زبان آذري با عنوان عاشورا عشقينده و امسال هم برگزيده عاشوراپژوهي با مقاله مستقل منتشر نشده اي با عنوان افراط و تفريط در عاشوراپژوهي منتشر شده است.
    ¤بازخورد و تأثيرات اين تأليفات را چگونه ديديد و چقدر در زمينه تحريف زدايي از حادثه كربلا و فرهنگ عاشورا مؤثر بود؟
    - عموماً خوب بود، شايد بيشتر از انتظار هم بود و بازخوردهاي مثبت داشت حتي در نقدهايي كه براي كتاب عاشوراپژوهي نوشته شد، بيشتر ستايش بود تا نقد و در آنها بر لزوم انجام اين كار تأكيد شده بود. الحمدالله تأثيرهاي عملي هم در زمينه تحريف زدايي داشته است بطور مثال تا قبل از انتشار كارهاي ما، شعارهايي وجود داشت كه در ماه محرم و صفر مطرح مي شد و عده اي تصور مي كردند اين شعارها حديث هستند، و اغلب در رسانه هاي عمومي و وسايل ارتباط جمعي مورد استفاده قرار مي گرفت، اما پس از انتشار اين كتابها چندان خبري از آنها نيست، بايد اضافه كنم كتاب عاشوراپژوهي يك فصلي دارد تحت عنوان «اشعاري كه حديث شده اند» چون برخي از شعرها يك مصرعي از اشعار شعراي عرب هستند كه در فرهنگ ما آمده و حديث تلقي شده اند و خيلي هم جا افتاده است، تا جايي كه حتي بعضي وقتها مي بينيد محرم كه مي آيد، بعضي از روزنامه ها حتي در صفحه اول اين اشعار را به عنوان حديث از زبان امام حسين(ع) يا از زبان امام صادق(ع) نقل كرده و منتشر مي كنند در حالي كه اصلا اين حديث نيست، اين شعري است كه يك شاعر عربي گفته و اين شعر خيلي معروف است و همه شما هم شنيده ايد «كل يوم عاشورا كل ارض كربلا» اين را از زبان امام صادق(ع) نقل مي كنند و نظير آن است شعر ديگري از احمد شوقي از شعراي مصري كه مي گويد: «قف دون رأيك في الحياه مجاهداً ان الحياه عقيده و جهاد» عده اي مصرع دوم را حديث مي پندارند و به عنوان حديث از زبان امام حسين(ع) نقل مي كنند يا مورد سوم يك شعري است از ابوالحب هويزي حائري در ديوانش هم آمده يك بيتي از يك قصيده اي كه مي گويد «ان كان دين محمد لم يستقم الا بقتلي فياسيوف خذيني» اين هم تنها يك بيت شعر از يك قصيده است.
    ¤ به نظر جناب عالي آيا در ميان علما و خواص جامعه، عزم و اراده جدي براي پالايش مراسم عزاداري و سوگواري و فرهنگ عاشورا وجود دارد؟
    - بله اين عزم و اراده وجود دارد. پس از نشر آثار ما از دوستان و آشنايان كساني بودند كه به اين كارها اقبال نشان دادند و آنها هم مصمم شدند دنبال اين كار را بگيرند و چندين كتاب هم منتشر كردند.
    ¤ در اينجا چون مجال بحث به نحو مبسوط پيرامون تحريفات عاشورا نيست لطفاً بفرمائيد چه كتب و منابعي اعم از مقاتل صحيح و يا كتابهاي معتبر ديگري وجود دارد كه مي توان فرهنگ تحريف نشده عاشورا و حادثه كربلا را از آنها دريافت كرد؟
    - هيچ كتابي را جز قرآن صددرصد نمي توان تأييد كرد مگر صحيفه سجاديه كه از نظر سند هيچ جاي خدشه ندارد، و اين انتظار كه يك كتاب مطلقاً صحيح باشد انتظار بجايي نيست، اما اگر بخواهيم منابع نسبتاً صحيح را معرفي كنيم مي توان از مقتل الحسين به روايت شيخ صدوق نام برد كه شامل دويست و اندي حديث از زبان ائمه(ع) است و به عبارت ديگر مي توان گفت عاشورا به روايت 14 معصوم است، اين كتاب چند قرن پيش از لهوف سيدبن طاووس نوشته شده و شيخ صدوق با سه چهار واسطه، اخبار را از كساني نقل مي كند كه عاشورا را ديده اند و من معتبرترين كتاب را مقتل شيخ صدوق مي دانم و سپس روايت ابومخنف از عاشورا است كه قسمت هايي از آن در تاريخ طبري آمده است و ديگر كتاب لهوف سيدبن طاووس است و براي مطالعه عموم مردم، كتاب پيشواي شهيدان از مرحوم آيت الله سيدرضا صدر توصيه مي شود.
    ¤درخصوص تحريفات عاشورا به نظر جنابعالي چه راهكارها و اقدامات ايجابي و سلبي بايد انجام گيرد تا به نحو مطلوب فرهنگ عاشورايي از تحريفات پالايش شود؟
    -اين درد، درمان هم دارد. بايد محكمات عاشورا از تحريفات آن مشخص شود. الحمدلله تا حدودي اين كار شده اما براي اين كه اين كار با دقت كامل تري پيش رود و در آينده تحريفات جديدي توليد نشود پيشنهادات متعددي مي توان ارائه داد، موثرترين پيشنهاد اين است كه ما به جاي مخاطب قراردادن مداحان براي تحريف زدايي و به جاي ناليدن و انتقاد از روضه خوانها، به سراغ مؤلفان، نويسندگان و محققان برويم. من در زمينه كتاب شناسي عاشورا مطالعات و كار زيادي انجام داده ام و به اين نتيجه رسيده ام كه بيشتر كتابهاي نوشته شده درباره امام حسين و عاشورا، علمي نيستند و شرايط تاليف و پيش شرطهاي تحقيق را ندارند. درد ما اين است كه نه تنها در عاشورا پژوهي بلكه در زمينه هاي ديگر هم كارها، تخصصي پيش نمي روند. مخصوصا در مورد امام حسين(ع) و عاشورا كه چون جاذبه و طرفدار زيادي دارد هركس از هركجا برخيزد درباره عاشورا كتاب مي نويسد. مثلا كسي كه 40 يا 50 سال در زمينه اي كار كرده و تخصص پيدا نموده مي آيد و در مورد عاشورا هم كتاب مي نويسد در حالي كه آن تخصصش هيچ ربطي به امام حسين(ع) ندارد. وقتي با او صحبت مي كنيد مي بينيد درك درستي از عاشورا ندارد و هيچ معلومات و محفوظاتي درباره عاشورا ندارد اما به خاطر درخواست ناشري از او، ايشان هم اين كار را كرده است. تخصصي كارنكردن، يك مشكل است و اين باعث ازدياد تحريفات مي شود و دنبال پول و ماديات بودن برخي ناشران و متأسفانه برخي نويسندگان، درد ديگري است، اين گونه دكان درست كردن اصلا، خوب نيست الان كه عصر رايانه و چاپ سريع كتاب است عده اي كتابهايي درباره امام حسين(ع) منتشر مي كنند كه حتي ارزش يك بار خواندن هم ندارد حتي آدمي براي وقت صرف شده براي خواندن فهرست اين گونه كتابها هم تاسف مي خورد. من خواهشم اين است كارها تخصصي باشد، پژوهشگراني كه مي خواهند در رابطه با عاشورا كار كنند با احتياط قلم بزنند و به مشهورات استناد نكنند و با تكيه بر حرفهايي كه از كودكي شنيده اند كتاب ننويسند: «رب مشهور لااصل له» اي بسا چيزهاي مشهور و معروفي كه از اساس بي ريشه اند.
    اكثر كتابهايي كه براي امام حسين(ع) نوشته مي شود براساس همان مشهورات و شنيده هايي است كه از كودكي در هيئتها و محافل شنيده شده است. شكل بدتر اينكه بعضي ها از سرخوش خيالي يا ساده لوحي يا پاك دلي كتاب هايي نوشته اند يا سخنراني هايي داشته اند كه منتشر شده است وقتي به آنها مي گويي فلان چيز كه گفته اي يا نوشته اي تحريفي است و اصل و اساس ندارد و صد دليل هم مي آوريد باز از آن تحريف دست بر نمي دارد. براي اين كه كتابشان با آن تحريف ها منتشر شده است. برخي از آنها هستند كه البته در جلسه خصوصي قبول مي كنند اما در موقع انتشار كتابشان آن را مجددا مي آورند. تو گويي از اصلاح كتابشان مي ترسند در حالي كه فكر انسان هميشه در حال تحول و تكامل است و بقول استاد مرحوم علامه جعفري كه مي گفت تا زماني كه آخرين نفر از اولاد آدم به دنيا نيايد و آخرين نظريه اش را نگويد نمي توان گفت سخن تمام است. براي تكميل انديشه ها و يافته هاي ذهني راه باز است و ما نبايد در گذشته هاي خودمان بمانيم.
    اما درخصوص راهكارها و اقدامات لازم براي پالايش عاشورا از تحريفات بايد گفت كه يك راه كار اين است موسساتي براي عاشوراپژوهي تاسيس شود. ما در دنيا كتابخانه تخصصي عاشورا و امام حسين(ع) نداريم. اين همه شبكه ماهواره اي و تلويزيوني هست اما يك شبكه الحسين يا عاشورا نداريم و خواص به صورت خاص به عاشورا نمي پردازند. خواص براي جلوگيري از تحريفات عاشورا بايد اقدام بكنند. عاشورا سمبل تشيع علوي است، عاشورا نماد عرفان است و اوج عرفان را با رفتار امام حسين(ع) در عاشورا مي توان جستجو كرد چرا عرفاي ما فصوص الحسينيه و عاشورائيه تدوين نمي كنند كه در آن فص حسينيه فص عباسيه، فص زينبيه فص اكبريه فص قاسميه، بريريه، مسلميه، قاسميه و حبيبيه باشد؟ نظير فصوص الحكم، يك فصوص الحسيني هم لازم است كه نوشته شود.
    ¤ به نظر جنابعالي حادثه كربلا و عاشورا آيا اين ظرفيت و پتانسيل را دارد كه در پرتو آن بتوان وحدت ميان شيعه و سني را در جهان اسلام تقويت كرد؟
    - من به اين موضوع خيلي انديشيده ام و به نتايج خوبي هم رسيده ام. به نظر بنده براي عزت يافتن و اتحاد مسلمين و زدودن اختلافات و كم كردن فاصله ها ميان مذاهب، امام حسين(ع) آن فرزند رسول خدا، بهترين وسيله است و ابتغوا اليه الوسيله.
    ¤ اصولا نگاه فرقه هاي مختلف اهل تسنن نسبت به حادثه كربلا و فرهنگ عاشورا چگونه است؟
    - متفكرين اهل سنت يافته هاي خيلي عميق و ديدگاههاي دقيقي درباره عاشورا دارند، حتي برخي جاها جاي غبطه هستند از باب مثال قاضي عبدالجبار معتزلي از انديشه وران معتزله و استاد ابن ابي الحديد شارح نهج البلاغه كتاب مفصلي دارد در علم كلام بنام المغني كه در مصر منتشر شده اما در ايران و لبنان اثري از آن نيست. اين كتاب خيلي عميق است- مي دانيد كه اهل سنت از لحاظ كلامي دو دسته بوده و هستند معتزله و اشاعره. معتزله اهل انديشه و خردند و خيلي به شيعه نزديك هستند.
    صاحب المغني در دو جا مفصل درباره عاشورا صحبت كرده يكي در همين كتاب المغني و يكي در كتاب ديگرش بنام الاصول الخمسه، هر دو، پربار و عميق اند. مخصوصا وي سخني دارد كه حاكي از دقت و عمق فكر قاضي عبدالجبار است. او مي گويد با كاري كه امام حسين(ع) كرد ما به دنيا مباهات مي كنيم در هيچ ديني شما پيغمبري را پيدا نمي كنيد كه خانواده او يكي يكي خود را فداي رسالت آن پيغمبر كرده باشند. اما اهل بيت پيامبر اسلام با تمام خلوص اين كار را كردند، اين بزرگترين دليل بر حقانيت و صداقت رسالت رسول اسلام است زيرا خانواده هر كس بيشتر و پيش تر و دقيق تر از همه آن شخص را مي شناسند. اگر ذره اي در كار پيامبر جاي ترديد بود، خانواده و نزديكترين كسان او، خود را فداي پيامبر و كتاب و رسالت او نمي كردند و اوج اين فداكاري خانواده پيامبر(ص) هم در كربلا و عاشوراست. اين خيلي حرف حسابي است كه قاضي عبدالجبار بيان مي كند.
    در ميان همه مسلمانان و همه فرقه هاي آنان، امام حسين محبوب است و احترامش واجب شمرده مي شود. روز عاشورا اهل سنت هم عزا دارند و بر آن حضرت مي گريند حتي در برخي كشورها علماي بزرگ اهل سنت در مساجدشان با گريه براي امام حسين مقتل مي خوانند.
    ¤ با چه راهكارهاي عملي مي توان از حادثه عاشورا براي ايجاد وحدت بين مسلمانان استفاده كرد؟
    - اولين گام از طرف ما شيعيان اين است كه امام حسين را منحصر به خودمان ندانيم. امام حسين پيش از اينكه سومين امام ما شيعيان باشد فرزند پيامبر(ص) است. و پيش از آنكه يك مسلمان باشد يك انسان كامل است بالاتر از آن امام حسين(ع) نماد حريت، اخلاق و انسانيت است. هر انسان آگاه و غيرمتعصب اگر به تاريخ انسانها نگاه كند در صفحات رنگارنگ و گوناگون تاريخ، به امام حسين(ع) كه مي رسد او را بزرگ مي بيند و طبيعي است كه به ايشان احترام خواهد گذاشت. ما با همين امام حسين مي توانيم انسان ها را با هم جمع كنيم و همه را به اخلاق، صلح و صفا دعوت كنيم.
    يكي از محكمات عاشورا اين است كه امام حسين(ع) هرگز نمي خواست جنگ بشود هرگز هم جنگ را شروع نكرد. كار او حتي تا روز عاشورا دفاع بود. تا آخر هرگز نخواست كسي را بكشد و خون كسي را بريزد و عجيب اينكه با آن معصوميتش تا روز عاشورا اميدوار بود كه طرف مقابل دست از جنگ بكشد و رو به صلح و صلا بياورد.
    اهل سنت و علما و بزرگان آنان هم بايد به اين موضوع توجه كنند كه ما شيعيان بخصوص علما و بزرگان و مراجع شيعه هيچ كدام امام حسين(ع) را منحصر به خود و مذهب خود نمي دانند. اصلاً در شيعه باب اجتهاد هميشه باز است و به تبع آن باب اتحاد هم هميشه باز است.
    فقه الشيعه و فقه امام صادق (ع) براي مصلحت همه مسلمانان تدوين شده. امام صادق(ع) و همه ائمه ما نه تنها دلسوز هر مسلماني بلكه دلسوز همه انسان ها بودند. در دل همه آن ها محبت همه انسان ها موج مي زد.
    ¤ به نظر شما در شرايط كنوني كه دشمنان در جهت تشديد اختلافات مذهبي ميان مسلمانان تلاش مي كنند چه راه هايي را مي توان در جهت تقويت وحدت ، مسلمانان جستجو كرد؟
    - در اينجا مي خواهم نكته اي را تاكيد كنم و آن اينكه برخي ها اصلاً ضرورت اتحاد را نمي فهمند و بايد به اينها فهماند بايد زياد سرمايه گذاري كرد بايد هر مسلماني كه لااله الاالله مي گويد اين نكته را درك كند كه اين اتحاد از هر واجبي براي مسلمان واجب تر است ما كه هر روز چندين بار در نمازهامان مي گوييم: اياك نعبد يعني خدا تنها تو را مي پرستيم نمي گوييم اياك اعبد يعني خدا تو را مي پرستم. عبارت ما در نماز به صورت جمع بيان مي شود، يا وقتي مي گوييم اهدانا الصراط المستقيم صحبت از جمع است يعني اينكه هدايت و كمك را براي خودم نمي خواهم اصلاً اسلام يك دين جمعي است ودستور «واعتصموا بحبل الله جميعا» يك دستور خشك و خالي نيست شايد بتوان اين آيه را تشبيه كرد به قلب قرآن و آيات ديگر را رگ هاي آن دانست. همه آيات، فرامين و اهداف قرآن و اسلام همسو با دين و در راستاي دستور و اعتصموا بحبل الله هستند. عقل هم همين را ايجاب مي كند
    ¤ نقش علما و خواص در جهت تقويت وحدت امت اسلامي چگونه است؟
    - علما و خواص اگر درك كنند كه عزت، ديانت و رضايت خدا در اتحاد است خودشان از من و تو بهتر مي دانند چكار كنند، بايد درك كنند و ضرورت آن را بفهمند. بايد احتراز كنند ازاينكه بخاطر رضايت چند بازاري خمس بده مثلا حرفي بزنند يا كتابي بنويسند كه به ضرر همه مسلمانان است امروز اگر در عراق يا پاكستان يا كشوري ديگر مسلماني چه شيعه چه سني كشته شود، يا انساني بر سر اين اختلافات مذهبي آزار ببيند كساني كه به اين اختلافات دامن مي زنند يا وقت نمي گذارند درباره اتحاد مسلمانان مطالعه كنند تا درك كنند، آنها همه شريك در خون آن كشته شدگان هستند. امروز دنيا خيلي كوچك است و با وسايل ارتباطي مدرن امروزي، همه چيز به همه جا انتقال مي يابد از اينرو كساني كه معروف و شاخص هستند بايد خيلي دقت كنند كه تندروها و خوارج و خشكه مقدس ها از سخنان و كردارها و رفتار آنان سوء استفاده نكنند و بايد فهميد كه اتحاد و نزديكي مسلمانان به همديگر، از هر واجبي واجب تر است. پيامبر (ص) فرمود:«لاتدخلون الجنه حتي تومنوا ولن تومنوا حتي تحابوا» هرگز به رضايت خدا و بهشت او دست پيدا نمي كنيد تا آنكه باورمند بشويد و به خدا و دين و خودتان ايمان داشته باشيد و هرگز به اين ايمان نمي رسيد تا اينكه به هم محبت كنيد و مسلماني كه به مسلمان ديگر به ديد محبت نگاه نكند مسلمان نيست. خدا هيچ كس را ذاتاً بد نيافريده است.
    سعدي مي گويد: به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست
    عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست
    ¤ در پايان اگر سخني با خوانندگان عزيز داريد بفرماييد.
    - آخرين سخن بايد سخن قرآن باشد در روايات هست كه هرگاه تاريكي ها به هم تنيد و فتنه ها برخاست، به سراغ قرآن برويد و به دامن او چنگ زنيد. امروز بزرگترين فتنه هاي مسلمانان، فتنه اختلاف است، سني و شيعه به هم درست نگاه نمي كنند، دشمنان مشترك به تندروهاي هر دو فرقه، چيزهايي القا كرده اند كه هر دو نسبت به هم بد شده اند. آنان بايد به واعتصموا بحبل الله برگردند و ببينند آيا در قرآن صحبت از شيعه و سني هست؟ هر شيعه و سني قبل از اينكه شيعه و يا سني باشد مسلمان است ما اول مسلمانيم بعد چيزهاي ديگر. بنابراين تمسك به قرآن بهترين گزينه براي وحدت ميان مسلمانان در همه زمان ها و مكان ها است.
    ¤ از ا ينكه در اين گفت و گو شركت كرديد سپاسگزارم.
    - من هم از شما متشكرم و آرزوي توفيق دارم.
عمومی...
ما را در سایت عمومی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مالک omidzeman بازدید : 109 تاريخ : جمعه 10 شهريور 1391 ساعت: 12:39